حضرت حزقیل(ع) که بود؟

نام حزقیل صریحاً در قرآن نیامده است، اما مفسران مسلمان آیه ۲۴۳ سوره بقره را با وی مرتبط دانسته‌اند.

زندگینامه حضرت حزقیل(ع)


حضرت حزقیل( ع)، سومین خلیفه از خلفای حضرت موسی( ع) بعد از یوشع و کالب بن یوفنا بود که به نبوت بنى اسرائیل مبعوث شد.[ 1] حضرت حزقیل( ع) پسر بوذى( بوزی)[ 2] یا نوری[ 3] بود. حزقیل را« ابن العجوز» گویند؛ چون مادرش پیرزنى عقیم بود که صاحب فرزندى نمی شد تا سرانجام در سن پیرى از خدا فرزندى تقاضا کرد و خداوند حزقیل را به وی داد.[ 4]

در داستان ها از حضرت حزقیل با عنوان« حزقیل پیامبر» نامبرده شده است.[ 5] مورّخان و مفسّران گفته اند که حزقیل همان ذوالکفل است که از پیامبران بوده [6] و در قرآن پس از نام اسماعیل و ادریس[ 7] نام برده شده است. در مورد علل موسوم شدنش به این اسم گفته شده که؛ هفتاد پیامبر را از قتل نجات داد و به آن ها گفت:شما با آرامش خاطر بروید؛ برای این که چنانچه من یک نفر کشته شوم، بهتر از آن است که همه ی شما کشته شوید. زیرا یهودیان به نزد حزقیل آمده و در خصوص هفتاد پیامبر از وی سؤال کردند، به آن ها گفت:از آن جا رفتند و من نمی دانم کجا هستند. خداى تعالى ذوالکفل را هم از شرّ آن ها حفظ فرمود.

حزقیل در منبع های تاریخی
اسم حزقیل باصراحت در قرآن نیامده است، ولی مفسران مسلمان آیه ۲۴۳ سوره بقره را با وی مرتبط دانسته اند. در این آیه از قومی سخن گفته شده است که از ترس مرگ سرزمینشان را ترک کردند، بعد خدا آنها را میراند و مجدد زنده کرد.

حضرت حزقیل(ع) که بود؟



منابع تفسیری در توضیح این آیه اقوالی یادآوری نموده اند ، من جمله اینکه شمار بسياري از بنی اسرائیل، اهل شهري به اسم داوَردان، از ترس طاعون، و به روایتی وبا، سرزمینشان را ترک کردند، ولی خدا جان تمامی آنان را گرفت. حزقیل پیامبر که در حال عبور از کنار اجساد آنان بود، با دیدن استخوان های پوسیده و پراکنده شان، از خدا خواست که آنان را زنده کند و به دعای حزقیل، خدا تمامی آنان را زنده کرد.[ 8]-[ 9]-[ 10]-[ 11]-[ 12]- در بعضی منبع های اسلامی،[ 13]-[ 14]
در توضیح آیه ۲۸ سوره مؤمن ( وَ قالَ رَجُلٌ مؤمنٌ مِن آلِ فِرعونَ یکتُمُ ایمانَهُ…)، از حزقیل دیگری یاد شده که ملقب به مؤمن آل فرعون است. بنابه گزارش ثعلبی،[ 15]

وی نجار بود و به درخواست مادر موسی براي وی صندوقی ساخت تا فرزندش را در آن بگذارد و به رودخانه بیندازد. وی زمان زيادي در خدمت فرعون بود، در حالی که ایمان خود را پنهان میکرد . بعد از غلبه موسی بر ساحران، ایمانش را اشکار کرد و همراه آنان، به فرمان فرعون، به قتل رسید.

در تواریخ اسلامی هم ماجرای این قبیله، با اختلافاتی و گاه در نهایت اختصار، گفته شده است.[ 16]-[ 17]-[ 18]-[ 19]- همچنين ثعلبی در قصص الانبیاء[ 20]

اقوال مفسران و مورخان را در مورد این حادثه آورده است. به نظر میرسد بعضی از قسمت های این داستان در منابع تاریخی و تفسیری، از داستان رؤیای استخوان های خشک که در اوقات عتیق[ 21] آمده، گرفته شده است.[ 22][ 23]

مدفن حضرت حزقیل( ع)
حزقیل را گروهی از یهودیان در سرزمین بابل کشتند.[ 24] یاقوت حموی[ 25]
مدفن وی را بَرمَلاحه، منطقه ای در بابل نزديک حلّه، دانسته[ 26] و همچنين در جاهای ديگر[ 27][ 28] نوشته است که ساکنان داوردان در همان جایگاهی که با دعای حزقیل زنده شدند، دیری ساختند که به دیر هزقل مشهور شد. این دیر، که بین بصره و عسکر مُکْرَم قرار دارد، همان جایی است که داستان ذکر شده در قرآن، در آن روی داده است. منابع تازه هم مدفن وی را نزدیکی حلّه یا نزدیک بغداد دانسته اند.[ 29][ 30][ 31]